مهدی موعود (عج)

مهدی موعود (عج)

حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف
مهدی موعود (عج)

مهدی موعود (عج)

حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف

صدایت می زنم...!! سلامت می کنم...!! دعایت می کنم...!!

اضطرار اول :

امر ظهورم را امضا کن !


امیرالمؤمنین علیه السلام فرزندشان مهدی علیه السلام را یاد کردند و از سوز ِ دل ِ او چنین خبر داند :

گویا قائم علیه السلام  را می بینم که سوار بر اسب سفید پیشانی و سفید دست و پای از وادی السلام به سوی سهله می رود و این دعا

بر لب دارد :

اللّهمَّ ... لـَولا نَصرُکَ إیّایَ لَکُنتُ مِنَ المَغلـُوبینَ ... أَسئَلُکَ أن تُنجِزَ لی أمری وَ تُعَجِّل لی فِی الفَرَجِ ...

... ای خدایی که هر مؤمن تنهایی را عزت می دهی و هر جبار عنیدی را ذلیل می نمایی . تو پناه منی آنگاه که راههای

مختلف مرا درمانده کند و زمین با این وسعتش بر من تنگ آید .

خدایا مرا خلق نمودی در حالی که از خلقت من مستغنی بودی و اگر یاری تو نبود مغلوب واقع می شدم .

ای خدایی که رحمت را از مواضع آن منتشر می فرمایی و برکات را از معادن آن خارج می سازی ؛ و ای خدایی که خود را

به بلندی رفعت اختصاص داده و اولیایش با عزّت او احساس عزّت می کنند ؛ ای خدایی که پادشاهان علامت ذلّت در پیشگاه

او به گردن گرفته اند و از سطوت و قدرت او بیم دارند .

خدایا تو را می خوانم به اسمی که خَلقت را با آن خلق نموده ای و همه بدان اقرار دارند ؛ و از تو می خواهم بر محمد و آل

محمد درود فرستی ، و امر ظهور مرا امضا کنی و فرج مرا زود برسانی و مرا کفایت کنی و عافیت عنایت نمایی و حوائج مرا

بر آورده فرمایی.

 

اضطرار دوم :

وعده ام را به انجام رسان و اصحابم را جمع کن
آن عزیزی که چشمانمان را در حسرت دیدار گذاشته و دلمان را به انتظار نشانده ، در قنوت نمازش - که مقطع حساس دعا در نماز است-

برای ظهور خود دعا می کند :

اللّهمَّ مالِکِ المُلکِ ... یا مَن لا تُخلِفُ المیعادَ ... أَنجـِز لی ما وَعَدتـَنی وَ اجمَع لی أَصحابی ...

ای خدای مالک پادشاهی ، به هر کس بخواهی پادشای می دهی و از هر کس بخواهی باز می گیری . هر کس را بخواهی عزیز

می گردانی و هر کس را بخواهی ذلیل می کنی ، ... ای خدایی که روز و شب تغییری در او ایجاد نمی کند .

تو را می خوانم به دعایی که نوح علیه السلام تو را با آن خواند و او و همراهانش را نجات دادی و قوم او را هلاک فرمودی . تو را می خوانم

به انچه خلیلت ابراهیم علیه السلام تو را بدان دعا کرد و او را نجات دادی و آتش را برای او سرد و سلامت قرار دادی . تو را می خوانم به

دعایی که کلیم تو حضرت موسی علیه السلام  تو را بدان خواند و تو آب دریا را برای او متفرق ساختی و او و بنی اسرائیل را نجات دادی و

فرعون و قومش را در دریا غرق نمودی . تو را می خوانم به آنچه روح تو حضرت عیسی علیه السلام تو را بدان خواند و او را از دست

دشمنانش نجات دادی و نزد خود بالایش بردی . تو را میخوانم به دعایی که حبیب و برگزیده ات محمد صلی الله علیه و آله تو را بدان خواند

و دعایش را مستجاب فرمودی و او را از گروههای مختلف نجات دادی و بر دشمنانت پیروز ساختی . از تو می خواهم به آن اسمی که

وقتی با آن خوانده شوی اجابت می کنی .

ای خدایی که وعده ات را خلاف نمی کنی ! آنچه به من وعده داده ای به مرحلۀ عمل برسان و اصحاب مرا برایم جمع فرما و به آنان صبر

عطا کن . و مرا بر دشمنانت و دشمنان رسولت پیروز فرما و دعای مرا ناامید مگردان . که من بندۀ تو و فرزند غلام و کنیز توام و در پیشگاه

تو اسیرم.
ای سید من ، تویی که این مقام را بر من منّت گذاشته ای ، و چنین درجه ای را به من عطا فرموده ای ، در حالی که بسیاری از خلقت را

از آن محروم ساخته ای . از تو می خواهم بر محمد و آل محمد درود فرستی و آنچه به من وعده کرده ای به انجام رسانی . تو راستگویی

و وعده را خلاف نمی کنی و بر هر کاری قادر هستی .
اضطرار سوم :
شدت امر به درجۀ نهایی رسیده ، اجازه ام ده 

در قنوت دیگری از اعماق آن قلب عالم امکان بر می خیزد و بر لب آن دلسوز امت می نشیند ، از خدا اجازه می خواهد تا نقطۀ آغاز این

قیام جهانی را اذن فرماید :

اللّهمَّ إنَّ الغایَةَ عِندَنا قـَد تـَناهَت وَ إِنّا لِغـَضـَبـِکَ غاضـِبـُونَ ... فـَأذ َن بـِذلِکَ ...

خدایا بر محمد و آل محمد درود فرست و بر اولیایت با انجام وعده ات کرامت فرما ، و به درک آرزویی که برای یاری تو دارند برسان ، و

کفایت کن شرّ آنان که در برابر تو عَلَم مخالفت بر افراشته اند و با ارتکاب خلاف دستورات تو متمرّد شده اند و از سهل گیری تو برای کند

کردن تیزی سلاح تو استفاده می کنند ، و با وسایل تو قصد حیله بر تو دارند ، و تو حلمت را بر آنان گسترده ای تا ناگهان گرفتارشان

سازی و غفلتاً آنان را ریشه کن نمایی ...

خدایا ، شدت کار نزد ما به نهایت درجه رسیده است ، و ما به خاطر غضب تو غضب می نماییم و برای یاری حقّ پافشاری می کنیم و

مشتاق رسیدن دستور توایم و برای به انجام رسیدن وعدۀ تو منتظریم و جاری شدن تهدیدهای تو بر دشمنانت را انتظار می کشیم .

خدایا ، اجازۀ این امر را عنایت کن و راههای آن را باز کن ، و به مرحلۀ ظهور رسیدن آن را آسان فرما و طرق آن را مهیّا کن و روشهای

آن را نشان ده و لشکریان و یاران او را تأیید فرما و هر چه زودتر به حملۀ شدیدت بر قوم ظالمین مبادرت فرما و شمشیر عذابت را بر

دشمنان معاندت برآور و خونخواهی کن .


نگاه اول:

 برایت اشک می ریزم!

گویا هر نوع خطابی که می‌دانستیم بر زبان آورده‌ایم و طاقت از کف داده دست به دامان گریه شده‌ایم. زبان اشک چیز دیگری و سخن


چشم به گونه‌ای دیگر است که می‌گوید:

هل من معین ِ فاطیل معه العویل و البکاء؟!...

لیت شعری أین استقرت بک النوی ؟... .

ای کاش می‌دانستم که روزگار تو را در کجا جای داده؟

و یا کدام زمین و یا کدام خاکی تو را بر خود حمل می‌کند؟

آیا گریه کننده‌ای هست تا به کمک او ناله و گریه را طولانی کنم، آیا بیتابی کننده‌ای هست که در تنهایی زاری او را یاری دهم؟

آیا چشمی را خار افتاده تا دیدة من هم در اشک و اندوه او را کمک کند؟

ای پسر احمد! آیا راهی به سوی تو هست تا ملاقات شوی؟!

آیا روزگار ما با وعده‌ای به تو متصل خواهد شد تا بهره‌مند شویم؟

کِی بر چشمه‌های سیراب کننده‌ات وارد می‌شویم تا سیراب شویم؟

کِی از آب گوارای فیض تو سود می‌بریم که تشنگی به درازا کشیده است؟

کِی می‌شود که صبح و شام شرفیاب حضورت گردیم تا چشمانمان روشن گردد؟

کِی تو ما را می‌بینی و ما تو را می‌بینیم در حالی که پرچم پیروزی را باز کرده‌ای؟

آیا شود که ما را ببینی در حالی که گرد شمع وجود تو حلقه زده باشیم و تو امامت مردم را به دست گرفته و زمین را پر از عدل نموده

باشی و به دشمنانت خواری و عذاب را چشانده و سرکشان و منکرین حق را ریشه کن نموده و دنبالة متکبران را قطع و ریشه‌های

ظالمین را از بن برآورده باشی و ما در آن حال بگوییم:


« الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ »!!!

 

نگاه دوم:

گنهکار آمده ام!

آخرین نگاه ما به روی مولای مهربانمان، آکنده از شرم و حیای برخاسته از قصور و تقصیر در انجام وظیفه در پیشگاه او است.

از گناهان، از نبایدهایی که به وقوع پیوسته و از بایدهایی که برجای مانده، زبان معذرت چنین می‌گشاییم که:

مولای ، وقفت فی زیارتک موقف الخاطئین النّادمین ... .

در زیارت تو خطاکار و پشیمان آمده‌ام و از عقاب پروردگار عالم می‌ترسم. تکیه گاهم شفاعت توست و امیدم از محبت و شفاعت تو محو

گناهانم و پوشش عیوبم و بخشش لغزشهایم است.


مولای من، برای دوست خود برآورنده آرزویش باش، و از خدا بخشش لغزشهایش را بخواه، که به ریسمان تو خود را متعلّق نموده و به

ولایت تو متمسک شده و ازدشمن تو بیزاری می‌جوید.

یا مولای ، یا صاحب الزّمان ... الغوث ، الغوث ، الغوث ...

أدرکنی ، أدرکنی ، أدرکنی ... الأمان ، الأمان ، الأمان ...

العجل ، العجل ، العجل ... السّاعة ، السّاعة ، السّاعة ... !

مولای من، پناهم ده، مرا دریاب، امانم ده، هرچه زودتر، همین ثانیه!

 

سلامت می دهم ، درودت می فرستم
یــا بـن فـاطمة - سلام الله علیها 

سلام، رمز آشنایی و دیرآشنایی و دورآشنایی است، تا آنجا که معنای آماده به خدمت بودن در حضور مولایمان را می‌رساند.


صلوات، زیباترین هدیه و بالاترین درود ما به والاترین محبوبمان است، که حاکی از محبتی سرشار نسبت به او در دلهایمان

است.

آنگاه که عظمت و تقدس وجود نورانی بقیة الله و کلمة الله و نور الله تجلی می‌کند، خود را کوچکتر از خطاب می‌بینیم و سلام و

صلوات به صورت غایب تقدیمش می‌نماییم و می‌گوییم:

« السلام علیه... ، سلام بر او، سلام بر حجت خدا، سلام بر امام ما ... »؛


و آنگاه که جذبه ولایتش ما را در آغوش می‌فشارد و عاجزانه خود را به پیشگاه او می‌رسانیم، به خود جرأت می‌دهیم او را مخاطب سازیم

و حتی دست در دست او نهیم تا دستمان را به گرمی بفشارد و از اعماق جان می‌گوییم:


« السلام علیک... ، سلام بر تو ای ولی دلسوز ما، سلام بر تو ای کشتی نجات، سلام بر تو ای امام منتظر...».

سلامها و درودهای ما با توجه به شئون مختلف حجة‌الله‌الاعظم ـ ارواحنا فداه ـ و تجلّی عظمت او در قلبمان شکوفا می‌شود و در قالبهای

مختلف بر زبان ما جاری می‌شود.

ائمه ـ علیهم السّلام ـ به ما آموخته‌اند که به امام زمان خود چگونه سلام کنیم که لایق شأن عظیم او باشد و چگونه درود فرستیم که

همسنگ مقام والای او گفته باشیم.

emameasr.org

غریب دوران

خورشید وجود نازنین اباعبدالله الحسین علیه السلام در کربلا جلوه‌ای نمود. جلوه‌ای که علمیان و آدمیان را تا ابد شیفته و دلداه‌ی خود کرد. تجلّی لطف و رحمت و جمال حسینی مهربانی و حسن و زیبایی الهی در اوج مظلومیت و غربت درخشید و به خاک و خون نشست و عالم عزا خانه‌ی او گردید.

ای ز داغ تو روان خون دل از دیده‌ی حور                          بی تو عالم همه ماتمکده تا نفخه‌ی صور


مصیبت عظمای شهادت آن امام مظلوم و غربت و تنهایی آن امام غریب، غیب و شهود را به سوگ نشاند و چشم عالم هستی بر او گریست. با کشتن فرزند پیامبر، اسلام را کشتند1 و کشتی نجات امّت را در هم شکستند.

عاشورائیان که از باده‌ی ناب عشق و محبّت آن عزیز خدا سیراب گشتند جز جلوه‌ی زیبای آن حضرت را نمی‌دیدند و غیر از یاری و دفاع از غریب فاطمه سلام الله علیها قصد و نیّتی نداشتند. این قصد و نیّت پاک در گفتار و اعمال فدائیان آن حضرت به وضوح نمایان است. پیر غلام آستان سیّد الشهدا علیه السلام حبیب بن مظاهر آن‌گاه که در شب عاشورا در خیمه‌ی اصحاب از آنان سؤال نمود برای چه این‌جا آمدید؟ همه یک دل و یک صدا گفتند:

 «أتینا لننصر غریب فاطمه»2

 آمده‌ایم تا غریب فاطمه را یاری کنیم.

و امّا امروز... غریب فاطمه سلام الله علیها آخرین خورشید آسمان امامت در میان ماست. با ما و همراه ما، ولی تنها و رانده شده.

او یادگار امام مظلوم حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام است او صاحب عصر و زمان حضرت مهدی ارواحنا فداه است او امام مهربان و مظلوم و غریب دوران است. همه او را فراموش نموده‌اند. به جز عده‌ی قلیلی که خداوند عقل و معرفت یافتن امام زمان علیه السلام را به آنان عطا فرموده. بیاییم ما نیز امام غریب زمانمان را یاری کنیم. با اشک بر عزای جدّ مظلومش و دعا برای سلامتی و تعجیل فرجش.

یا ربّ الحسین بحقّ الحسین إشف صدر الحسین بظهور الحجّه

emameasr.org.